خاطرات خیلی عجیب هستند،
گاهی اوقات می خندیم به روزهایی که گریه می کردیم،
و گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم!
یادتونه : یاد اون روزها بخیر بزرگترین آرزومون داشتن یه دوچرخه بود
یادتونه : کیلومترهامی دویدیم بدون خستگی و...
یادتونه : چکمه های آبی و قرمز که داشتیم
یادتونه:
چقدرهفت سنگ بازی می کردیم ...
چقدر با لاستیک های کهنه دوچرخه میدوئیدیم...
یادتونه ،آن مان نماران ،توتواسکاچی ،آنی مانی .....
همه آرزوهامونوخودمون می ساختیم ....
دیگه از او ن کوچه ها خبری نیست همه اون بازیاهم فراموش شدن
یادش بخیر چه دورانی بود ...